قزاقستان

دیوار به دیوار که نه؛ ولی یک جورهایی همسایه هستیم. قزاقستان، یکی از شرکای ما در دریاچه خزر است که این روزها برای جشن استقلال خود آماده می‌شود. 23 سال از جدایی این کشور از اتحاد جماهیر شوروی می‌گذرد و حالا این نوشته می‌خواهد به این پرسش پاسخ دهد که چرا و چگونه باید به قزاقستان سفر کرد.

 اول برویم سراغ پایتخت این کشور؛ «آلماتی» که ترجمه فارسی آن «سیبستان» می شود، در نظر بسیاری از مسافران دو ویژگی بارز دارد؛ نخست سرسبز است و مسافران بخصوص از درختان بلوطی یاد می کنند که در شهر فراوان است و گویا یادگار دوره شوروی است زیرا در دوره سوسیالیستی هر دختر و پسری که می خواستند ازدواج کنند، باید ده درخت می کاشتند. از آن طرف شهر، کاملا مدرن است. سیستم حمل ونقل عمومی مناسبی دارد. اینترنت بی سیم در بسیاری از نقاط شهر در دسترس است و ساختمان ها و بناهایی کاملا مدرن دارد و این را بخوبی از مراکز خریدی چون «مگامال» می توان فهمید.

در چنین فضایی یکی از تفریحاتی که خواهد توانست به شما کمک کند، پیاده روی است. در عین حال می توانید از مرکز تفریحی که در منطقه ای به نام «کوک تپه» وجود دارد و تله کابینی هم که در آن اطراف است، استفاده کنید. دیدن پارک شهر و باغ وحش آن هم می تواند یک گزینه باشد. اگر در فصل های سرد به قزاقستان بروید می توانید از زمین پاتیناژ این شهر هم استفاده کنید که به نام «مدئو» مشهور است. دیدن موزه مرکزی قزاقستان، کلیسای قدیمی خیابان پوشکین و البته مسجد بزرگ شهر هم باید در فهرست تان باشد. اگر به «آستانه»، پایتخت جدیدالتاسیس هم بروید، می توانید از برج «بایترک» که نماد فعلی قزاقستان است و مرکز تفریحی «خان شاطر» دیدن کنید.

مردم قزاقستان آن طور که سفرنامه نویسان توصیف کردند، ظاهری مدرن دارند. نشانه مدرن بودن را باید در نرخ باسوادی نزدیک به صددرصدی و البته شیک پوشی مردم در سطح شهر تماشا کرد. احتمال این که بخواهید برخورد سختی با کسی در قزاقستان پیدا کنید، کم است، مگر در برابر کسانی که می خواهند پول زیادی از شما بگیرند؛ مثل مسافرکش ها. همینجا باید گفت که آلماتی شهر بدون تاکسی است و فقط (اتوبوس هایی البته به شکل منظم) و مسافرکش های شخصی در آن حضور دارند. درباره این مردم یک نکته دیگر هم باید بدانید. زنان در قزاقستان، حضور پررنگی در عرصه جامعه دارند. ار رانندگی گرفته تا کار در بازار و حتی شاگرد شوفر بودن در اتوبوس ها و پلیس بودن و مراقبت پرواز در فرودگاه؛ نکته ای که برای یک کشور شرقی و البته با جمعیت مسلمان جالب توجه است. جالب است بدانید که قزاقستان، کشوری قدرتمند از حیث اقتصادی است. تولید ناخالص داخلی این کشور بیش از 200 میلیون دلار است و این یعنی درآمد سرانه 14 هزار دلاری برای هر فرد. قزاقستان در زمان اتحاد جماهیر شوروی یک قطب صنعتی بوده و این شرایط را تا همین امروز هم حفظ کرده است. همچنین این نکته هم جالب است که این کشور قطب فعالیت های فضایی در شرق جهان هم شناخته می شود. از آن طرف معادن غنی نفت و گاز هم به کمک قزاق ها آمده است. طبیعت هم گرچه خشک است و هوا در فصل سرد، سوزنده و در گرما، ناملایم است؛ اما با مردم یاری می کند و از این رو قزاقستان یکی از قطب های تولید غلات آسیای میانه است. این وضع خوب اقتصادی نه فقط در سطح کلان که برای مردم هم وجود دارد. بیکاری در این کشور 5 درصد است و 5 درصد مردم هم زیر خط فقر هستند. از این روست که دیدن اتومبیل های گران قیمت یا فروشگاه های بزرگ برند های خارجی لباس، این نوید را به شما می دهد که تلاش می شود سطحی از زندگی مطلوب برای همه مردم وجود داشته باشد.

پا نوشت: در نگارش این مطلب از سفرنامه هوشنگ سامانی، استاد اسلامی ندوشن و فرهاد ابوالقاسمی استفاده شده است.

چطور برویم؟

سفر به قزاقستان را باید از جایی در شمال تهران شروع کرد. سفارت قزاقستان در محله دروس باید به شما ویزایی 30 روزه بدهد تا بتوانید با داشتن آن و البته خرج کردن دو میلیون تومان برای پرواز مستقیم تهران ـ آلماتی به بزرگ ترین شهر این کشور از آسیای میانه برسید.

مصطفی مسجدی آرانی / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)