اوشیدا

زاهدان-شکوه تمدن مذهبی در سیستان گشاده رویی سبز خود را در فصل بهار به روی همگان گشوده است تا خاطره ای شگرف را در ذهن آنان ایجاد کند.

خبرگزاری مهر-گروه استان ها-مرتضی برزگرمقدم: برخی مکان های مذهبی این سرزمین کهن و تاریخی که گاه گرد و غبار بادهای ۱۲۰ روزه چهره آنان را از دیدگان پنهان کرده، گواهی از شکوه تاریخ در دیاری است که اگر ظرفیت های آن نمایان شود، آینده ای سرشار از توسعه گردشگری در انتظارش خواهد بود.

سیستان این سرزمین همدلی و همراهی، در کنار داشته های تاریخی بی شمارش، نامش را با عنوان تمدنی کهن از جمله شهر سوخته پتج هزار و ۵۰۰ ساله در تاریخ ثبت کرده است که همواره علاقه مندان بی شماری را برای سفر به سوی ای دیار می کشاند.

از سوئی این دیار می تواند مکان گردشگری مذهبی مورد هدف نیز باشد چرا که به واسطه داشته های بی شماری که نه تنها در میان پیروان دین اسلام، بلکه در میان مسیحیت و زرتشت نیز دارای ارزشی بس والا، ترسیم کننده سفری زیبا خواهد بود.

نزدیکی بهار بهانه ای بود تا به مرور اهمیت برخی مکان های تاریخی به ویژه کوه اوشیدا این کیانسه عاشق بپردازیم که چگونه در طی سه هزار و ۳۰۰ سال قدمتش؛ برای عاشقان طنازی می کند.

در جلد سوم کتاب تاریخ کیش زرتشت نوشته مری بویس و فرانتز گرنر ترجمه همایون صنعتی زاده (صفحه ۱۹۰) آمده است: کوه خواجه در سیستان کوهی است از مرمر سیاه که با شکوه و ابهتی یکتا در کنار امواج دریاچه هامون قد برافراشته و دریاچه ای که در پای این کوه قرار دارد، در اوستا “کیانسه” یاد می شود و زرتشتیان معتقدند که از دل کیانسه روزی سوشیانت (نجات دهنده) ظهور پیدا می کند و به همین منظور تنها برآمدگی دشت سیستان (کوه خواجه) را به کوه اوشیدا معنی می کنند.

حکایت اوشیدا در گذر تاریخ

محقق و پژوهشگر تاریخ سیستان در این باره به مهر می گوید: همگان در اوستا از این کوه به نام «اوشیدام» به معنای مکان بلند یاد می کنند و در دوره هخامنشی این عنوان و وجود دریاچه مقدس پای این کوه، زرتشتیان را به سوی خود جلب و جذب می کرد.

محمد جهان تاب گفت: نسل های گذشته ایرانیان زرتشتی برای خواندن دعا، راز و نیاز از بلندای کوه خواجه بالا می رفته اند و دریاچه مقدس را نظاره می کردند که این تکرار باورها آتشکده ای بزرگ (کاخ گاسپار) را بر دل کوه اوشیدا رقم زد که همچنان پابرجاست.

این محقق بیان کرد: در سراشیبی زیر این کاخ و پرستشگاه به تدریج شهری بزرگ بنا شد که در فصول مناسب سال زرتشتیان از «رخج»، «گندهارا»، «کرمان» و «هرات» برای زیارت به کوه خواجه و هامون می آمدند؛ تردیدی نیست که وجود این مکان باعث نیرومندی و تقویت سنت های زرتشتی سیستان می شده است به طوری که سیستانیها در طول تاریخ از این بابت به خود بالیده و مقام شامخی برای خود در تاریخ کیش زرتشت قائل بودند.

وی افزود: بنا به متنی زرتشتی «در اوایل آمدن اسلام، زرتشتیان سیستانی باز هم رسم خود را فراموش نکرده و هر ساله در روزهای مقدس نو (عید نوروز) و مهرگان بر بلندای کوه خواجه می رفتند و آیین های دینی خود را بجا می آوردند و در دریاچه کیانسه آب تنی می کردند تا شاید امیدی از ظهور برای آنان نمایان شود.»

کوه موعود، کوهی که باور را در سه دین زنده نگه داشته است

کوه خواجه قلعه ای عظیم و دژ شهری منحصر به فرد از دوره اشکانیان و ساسانیان است، این کوه از سنگ های بازالت سیاه رنگ تشکیل شده؛ با ارتفاع ۶۰۹ متر از سطح دریا، مثل جزیره ای در میان دریاچه هامون قرار گرفته و دارای اهمیت بالائی در میان سه دین زرتشت، مسیحیت و به ویژه اسلام به سبب مزار خواجه مهدی یکی از دوستداران علوی است.

به گفته کارشناسان کوه خواجه بزرگ ترین معماری خشتی بر جای مانده از دوره پارتیان، در منطقه سیستان قرار داره و یکی از مهم ترین آثار تاریخی و مذهبی را در دل خود جای داده است.

آرامگاه خواجه مهدی، جاذبه اسلام در کوه اوشیدا

آرامگاه خواجه غلطان، مهمترين زيارتگاه شهرستان زابل محسوب می‌شود كه همواره پذيرای تعداد زيادی از زائران، گردشگران و علاقه‌مندان به آثار تاريخی بوده و اين بنا در بالاترين ارتفاع قله كوه خواجه و در جبهه شمال شرقی به شكل مستطيل ساخته شده و شامل سردر ورودی با طاق نيزه‌دار و يك اطاق گنبددار است.

درون اين اتاق، قبری بزرگ به طول سه ‪ متر ديده می‌شود كه در كتاب «احياالملوك» شاه حسين سيستانی، آرامگاه مذكور را متعلق به سه برادر دانيال نبی نسبت می دهند

كوه خواجه دارای بسياری از مجموعه‌های تاريخی از جمله كاخ و معبد كوه خواجه، قلعه‌های رستم، كافران، سام، كوك كهزاد، چهل دختر، سرسنگ و زيارتگاه خواجه غلتان، ساختمان‌های پيرگندم بريان، خانه شيطان، آرامگاهای قديمی و قبور دوران اسلامی است.

كوه خواجه در دوره ميترايی و در دوره‌های زرتشتی، به‌سبب وجود آتشكده، مركزی عبادی بوده و در دوره‌های بعدی نيز همچنان احترام خود را حفظ كرده، اين كوه نزد سه دين زرتشت، مسيحيت و اسلام همواره مقدس بوده و به‌همين علت در ميان ايرانيان از جايگاه و ارزش والايی برخوردار بوده که همچنان رخ نمائی می کند.

آتشکده کرکویه شکوه تاریخ ساسانی در سیستان

آتشکده کرکوی که در ۲۵ کیلومتری راه زابل به هیرمند از مسیر بلوار فرودگاه و روستای شندل واقع شده است یکی از آثار باستانی برجای مانده از روزگار ساسانی است که توجه زیادی را به خود جلب نموده است.

هر چند طی سال ۹۰ تا ۹۱ این محل به حال خود رها شده بود و بسیاری از مردم منطقه و روستائیان از خشت های آن برای خود خانه می ساختند به طوری که بخشی از آن تخریب شده است.

کرکویه سیستان را به هرات متصل می کرده است

پژوهشگر منطقه سیستان درباره این آتشکده گفت: در ميانكنگی و نزديكی مرزهای ايران و افغانستان باقی مانده های آثار كركوشاه و تخته پل ديده می شوند.

علیرضا خسروی افزود: تخته پل، پلی آجری بوده كه بيشتر آن به کلی از بين رفته و به نظر می آيد همان پلی باشد كه استخری در توصيف راه زرنگ به هرات از آن نام برده است.

وی اظهار داشت: آنچه كه از اين اثر باستانی باقی مانده آثاری است كه در روی سراشيبی های شمال غربی تپه قرار دارد و عبارتست از بقايای يك ديواره آجری بسيار فرسوده ای  كه باقی مانده های يك برج دفاعی آن نيز قابل تشخيص است.

خسروی گفت: محل امروزی كركوشاه بدون شك همان كركويه معروف است كه توسط نويسندگان دوران اسلامی تشريح شده است، استخری كركويه را نخستين مرحله راهی می داند كه سيستان(زرنج) را به هرات متصل می كرده و بنا به گفته همين جغرافی نويس در سه فرسنگي زرنج واقع شده بوده است.

آتشکده کرکویه نزد زردتشیان بسیار مقدس بود

 وی افزود: ياقوت حموی نيز ذكری از آتشكده كركويه كرده و نوشته  شهری از سيستان بوده و آتشكده ای كه نزد زردتشتيان محترم شمرده می شده در آنجا قرار داشته است، همچنین آتش كركويه كه بنای آن به كيخسرو نسبت داده شده ظاهرا  تا سده هفتم هجري آبادان بوده است.

خسروی عنوان کرد: براساس توصيفات مورخان دوران اسلامی اين آتشكده دارای دو قبه بزرگ بوده  و تيزی هر قبه شاخی چون شاخ گاو ساخته بودند و آتشگاه در زير آن دو قبه قرار داشته است.

وی گفت: آتش اين آتشگاه پيوسته روشن بوده و زردتشتيان معتقد بودند كه اين آتش  هوش گرشاسپ  است.

بی بی دوست زیارتگاهی که ورود مردان به آن ممنوع است

این مزار در خاور شهر زابل و در دشتی گرم و خشک و روی تپه های باستانی قرار گرفته و بنا به عقیده برخی افراد و سوابق موجود متعلق به عصر اشکانیان است.

گفته می شود این مزار متعلق به خواهر سید اقبال است که مزارش در سیستان قدیم و افغانستان کنونی واقع شده است و به گفته مولف رساله چهل مجلس، سیداقبال از شاگردان شیخ احمد جامی شاعر معروف ایرانی است.

عده ای نیز او را از نوادگان دختر امام حسن علیه السلام می دانند و عامه مردم نیز چنین اعتقاد دارند که در روزگاران گذشته سیده ای با برادر خود سرگرم شبانی بوده که مردی قصد آزار او را می کند، دختر می گریزد تا به جایگاه کنونی زیارتگاه می رسد و از فرط خستگی از رفتن باز می ماند و در این هنگام دعا می کند که ای زمین مرا دریاب و زمین نیز به خاطر پاکی و صداقت او، دهان می گشاید و او درون خاک ناپدید می شود.

این اتفاق در حالی رخ می دهد که گوشه ای از چادر او بیرون می ماند، از آن زمان به بعد جایگاه فرورفتن او در زمین، به زیارتگاه تبدیل می شود و پاکی و نجابت آن دختر سیده، زبانزد همگان می گردد.

هم اکنون روی مقبره این دوشیزه سیده با پارچه سبز رنگی پوشیده شده است و زنان و دختران نیز به قصد نذر و تبرک قطعه ای از این پارچه را بریده و با خود می برند و در صورت اجابت درخواستشان، به جای آن شال سبز رنگ دیگری پهن می کنند.

یک درخت کهنسال ‘گز’ در کنار مقبره چنان ریشه دارد که گویی مقبره را در بر گرفته است و مردم برای این درخت نیز احترام بسیار زیادی قائل هستند و کسی اجازه ندارد به این درخت آسیب رساند و یا شاخه ای از آن را جدا کند زیرا معتقدند اگر فردی چنین کاری انجام دهد، حتما به او ضرر و زیان خواهد رسید و سزای بی احترامی خود را خواهد دید.

بنا به اعتقادات موجود، مردان حق ورود به محوطه مقبره را ندارند و این در حالی است که مردان نیز به این زیارتگاه اعتقاد بسیاری دارند و نه تنها حرمت آن را حفظ می کنند بلکه حاجت های خود را بوسیله زنان و دختران به بی بی می رسانند.

عروس و دامادها نیز به رسم محلی، روز سوم پس از ازدواج، برای دعا و درخواست خوشبختی در زندگی به زیارت این مکان می روند و چنانچه نذری داشته باشند ادا می کنند و برای تداوم خوشبختی در زندگی، در مکانی در نزدیکی مقبره، شمع روشن می کنند که تقریبا همیشه شمع های بسیاری در زیارتگاه بی بی دوست در حال سوختن است.

آرامگاه بی بی دوست در بین مردم سیستان و استان خراسان و نیز عده ای از مردم افغانستان، دارای اهمیت خاصی است و معتقدان زیادی دارد.

۷۰ بقعه مذهبی در سیستان و بلوچستان پذیرای مردم است

استان سیستان و بلوچستان گرچه از لحاظ وجود امام زادگان بلافصل با معصومین بی بهره است اما به واسطه ارادت قلبی و علاقه شدید مردم این خطه اعم از بلوچ و سیستانی به نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع)، بقعه ها و اماکن متبرکه بی شماری را در خود جای داده است که یا به واسطه مدفون بودن سادات جلیل القدری مانند سید باقر (ره) در زابل و یا اشخاص مهم و محترمی مانند سید غلامرسول در چابهار از اهمیت و احترام بالایی برخوردار شده است.

در منطقه سیستان نظر گاهها و اماکن دیگری نیز به لحاظ محبت فراوان مردم این دیار به حضرت علی (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) به عنوان نظرگاه و قدمگاه وجود دارد.

به گفته مدیر کل اوقاف و امور خیریه سیستان و بلوچستان در مجموع افزون بر ۷۰ بقعه، نظرگاه و قدمگاه و آرامگاه در این استان وجود دارد که مردم از شهرها و روستاهای مختلف به این مکانها مراجعه می کنند.

حجت الاسلام اسماعیل تدینی اظهار داشت: از مهمترین این اماکن بقعه سید مهدی ایرانشهر، بقعه مسجد حضرت ابوالفضل (ع) بزمان، بقعه سید غلامرسول چابهار، بقعه سید باقر (ره) زابل، بقعه بی بی دوست زابل، بقعه حضرت ابوالفضل (ع) شیب آب زابل، بقعه حضرت ابوالفضل (ع) روستای واصلان زابل، بقعه متبرکه خواجه مهدی کوه خواجه و بقعه حضرت ابوالفضل (ع) روستای ملک حیدری زابل است.