کاخ گلستان

قدم زدن در کاخ گلستان حال و هوای عجیبی دارد. تصور کنید از بازار تهران به آن شلوغی وارد فضایی می‌شوی که جز چند بازدیدکننده ایرانی و خارجی کسی در آنجا نیست تا خلوتت را به هم بزند.

 در حیاط تاریخ بر سنگفرشی قدم برمی داری که روزگاری ناصرالدین شاه قاجار قدم برمی داشته است. به بهانه برنامه «هفت موزه-هفت قصه» به کاخ گلستان رفتم تا از نزدیک با برنامه های این کاخ آشنا شوم پروین ثقه الاسلام، مدیر کاخ گلستان، می گوید دست اندرکاران این کاخ از هر برنامه و پیشنهادی که به ترویج رفتن مردم به موزه ها کمک کند، استقبال می کنند. کاخ گلستان تیر 92 در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید و این وظیفه سنگین تری نسبت به گذشته را بر عهده مسئولان این مجموعه از جمله ثقه الاسلام که از سال 80 تا 89 مدیر کاخ گلستان بوده، گذاشته است.

او را که از شهریور 92 به کاخ برگشته در دفتر کارش در ساختمان اداری کاخ گلستان ملاقات می کنم. از عمویش ثقه الاسلام تبریزی که از شهدای مشروطه خواه بود یاد می کند و عکس او را که روی میز کارش گذاشته، نشانم می دهد. با وجود این که منتظر «سرگئی ناریشکین» رئیس مجلس دومای روسیه است، با صبر و حوصله به پرسش هایم پاسخ می دهد.

ظاهرا منتظر مقامات روسی هستید که برای بازدید به کاخ می آیند.

از این مهمان ها زیاد به اینجا می آیند. یک روز مشاور اول پوتین رئیس جمهور روسیه برای بازدید به کاخ گلستان آمده بود. فرد قدبلند و لاغر اندامی بود.

برعکس پوتین!

دیدم نیروهای حفاظتی زیادی او را همراهی می کنند. به او گفتم ظاهرا شما به آقای پوتین خیلی نزدیک هستید، گفت: «من با پوتین چهار ماه فاصله سنی دارم. هر دو در سن پترزبورگ با هم بزرگ شدیم؛ با هم به مدرسه رفتیم. با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم به نوعی به عنوان برادر او هستم.»

در حیاط که قدم می زدم گروهی گردشگر ایتالیایی و همچنین گروهی دیگر از شرق آسیا که نمی دانم کره ای بودند یا چینی در کاخ حضور داشتند. ظاهرا تعداد بازدیدکنندگان و گردشگران خارجی نیز هر روز افزایش پیدا می کند.

شما نمی دانید از سال گذشته تاکنون چقدر بازدیدکننده خارجی داشتیم. اتفاقا نکته جالبی که در این یک ماه به آن برخوردم حضور گردشگران آمریکایی در ایران است. آنها به اروپا می روند و با تورهای اروپایی به ایران می آیند. هفته گذشته حدود 50 آمریکایی به اینجا آمده بودند که در میان آنها استادان و اشخاص برجسته علمی این کشور نیز دیده می شد. از جمله چند موزه دار هم در میان آنها بود. متاسفانه اقدامات داعش و گروه های تروریستی دیگر که در نهایت به نام اسلام تمام می شود در کاهش ورود گردشگران به ایران موثر است وگرنه تعداد گردشگران باید بیش از اینها باشد.

یکی از اقداماتی که کاخ گلستان در دستور کار خود دارد ثبت نسخه ای از مثنوی مولوی به عنوان میراث خطی جهان است. اما متاسفانه عکسی از این نسخه در اینترنت پیدا نکردم.

تاکنون دو کتاب از مجموعه کتب کاخ گلستان به عنوان میراث مکتوب جهانی به ثبت رسیده است؛ یکی شاهنامه بایسنقری که سال 86 و دیگری خمسه نظامی که سال 87 ثبت شده است. نسخه مثنوی مولوی که ما داریم توسط سیدمحمدعلی و سیدمحمدحسین کاتب السلطان شیرازی به تاریخ 1279 قمری کتابت شده است. این نسخه از شاهکارهای دوره ناصرالدین شاه قاجار به حساب می آید و 718 صفحه دارد. البته تا زمانی که این نسخه ثبت جهانی نشده بهتر است عکسی از آن منتشر نشود.

در بازدیدم از موزه مردم شناسی کاخ گلستان (کاخ ابیض)، چند نکته به نظرم آمد که می خواهم با شما در میان بگذارم. نخست این که رنگ دیوارها ترک ترک شده است که به نظر می رسد در نظر گردشگران خارجی وجهه خوشایندی نداشته باشد.

من حدود یک سال است که به کاخ گلستان برگشته ام. آنقدر کار مهم و زیربنایی برای انجام دادن وجود دارد که این مساله را در اولویت های بعدی قرار داده ایم. برای مثال، ضروری ترین اقدامی که باید انجام می دادیم تعمیر سقف کاخ گلستان بود. در این مدت، سقف بزرگ کاخ و همچنین سقف موزه مردم شناسی ایزولاسیون شد. تا سقف درست نمی شد نمی توانستیم به ظاهر کاخ برسیم. خردادماه، توفان، قطعاتی از سقف شیروانی را از جا کنده بود. برای همین مرمت شیروانی ها نیز جزو اولویت های ما بود.

از سوی دیگر، دو سال پیش لوله های کاخ گلستان آسیب دید که ظاهرا مسئولان وقت با اتکا به داشتن چاه در کاخ، از تعمیر آن سرباز زدند. اما متاسفانه در کم آبی امسال این چاه خشک شد. ما مجبور شدیم برای آبیاری فضای سبز کاخ گلستان با استفاده از شلنگ آب را از چاهی در زمین تکیه دولت قدیم که در حال حاضر به بانک ملی تبدیل شده، تامین کنیم. با وجود این، تعمیر لوله های کاخ را در دستور کار قرار دادیم. در این بین، شهرداری منطقه 12 به کمک ما شتافت و با تانکر به کاخ گلستان آب می رساند.

همچنین کاشی های ضلع جنوبی کاخ ریخته بود که آن را نیز مرمت کردیم. زمانی که من به کاخ آمدم این کاشی ها را با نایلون پوشانده بودند.

پس از ثبت جهانی کاخ گلستان در میراث جهانی یونسکو، ساخت و ساز در سرای دلگشا و بحث ارتفاع آن، کاخ گلستان را در معرض تهدید قرار داده است. آیا روند ساخت و ساز در این ساختمان را دنبال می کنید؟

بله؛ کارشناسان یونسکو از این ساختمان بازدید کرده و اعلام کرده اند در صورت ساخت و ساز که در منظر کاخ گلستان تأثیر داشته باشد، کاخ گلستان از فهرست ثبت جهانی خارج می شود. خوشبختانه دادگاه رای را به نفع سازمان میراث فرهنگی اعلام کرد و ساخت و ساز در همان طبقات مشخص محدود شده است.

ما نیز هر روز پایش می کنیم و مسئول حفاظت ما هر روز با دوربین فیلمبرداری از پیشرفت کار در این بنا فیلم می گیرد و ما گزارش آن را برای معاونت میراث فرهنگی ارسال می کنیم.

چه برنامه هایی برای آینده در نظر دارید؟

آلبوم خانه کاخ را برای ثبت جهانی معرفی کرده ایم و کارهای آن در دست اقدام است. این آلبوم خانه پس از آلبوم خانه مینسر انگلستان دومین آلبوم خانه جهان است.

یکی از برنامه ها مرمت نسخ خطی است. دو نفر از بهترین مرمت کاران نسخ خطی از جمله آقای حسن فیضی راد در حال انجام آن هستند. همچنین فهرست نویسی نسخ خطی توسط آقای دکتر محمدحسن سمسار انجام می شود. ساماندهی مرکز اسناد کاخ را هم در دستور کار قرار داده ایم و مرمت کف کاخ گلستان را سال 93 و 94 انجام خواهیم داد.

البته از آنجا که کاخ در فهرست جهانی است، اقداماتی که در آن صورت می گیرد باید با مشورت هیات راهبردی این کاخ باشد. نخستین جلسه ما یکی دو هفته آینده برگزار خواهد شد. در این جلسات پروژه هایی را که برای سال های آینده داریم مطرح می کنیم: از جمله مرمت آب نماها، حوض ها، استخرها و…. همچنین ساختمانی در حیاط پشتی کاخ داریم که پیشتر کارهای نجاری و خرده کاری ها را در آنجا انجام می دادیم. امیدواریم بتوانیم پروژه ای نیز برای آن ساختمان تعریف کنیم.

تمام ساختمان های کاخ که اکنون به شکل موزه است، حتی در زمان قاجار پرده داشتند. سعی داریم این پرده ها را احیا کرده و برای پنجره ها پرده نصب کنیم. سامانه تهویه و گرمایشی و سرمایشی نیز نیاز به تعمیرات جزئی دارد. به هر حال، خرده کاری ها و مرمت های جزئی همیشه در موزه ها وجود دارد. رنگ و نقاشی دیوارهای موزه را نیز باید انجام دهیم.

یکی از کارهایی که انجامش را ضروری می دانم، برگزاری کارگاه های کاشی و مرمت آینه است. از اساسی ترین بخش های بناهای ایرانی همین دو بخش یعنی کاشیکاری و آینه کاری به حساب می آید. قصد داریم این کارگاه ها را در کاخ گلستان برگزار کنیم تا حداقل دست اندرکاران کاخ گلستان آن را آموزش ببینند. یکی از مرمت کاران ما که 74 سال سن داشت به من می گفت از این می ترسد که روزی از دنیا برود و دانش خود را به زیر خاک ببرد. او تقاضا داشت که بی هیچ چشمداشتی به کارکنان ما آموزش دهد.

نکته دیگری که در بازدید از موزه ها به نظرم آمد، توضیحات آثار بود که بیشتر به زبان فارسی است. برای مثال در موزه مردم شناسی، بخشی از آثار به نمایش درآمده مربوط به تعزیه و وسایلی است که در تکیه دولت در مراسم تعزیه به کار می رفت. فکر نمی کنید برای خارجی ها که از این مراسم چیزی نمی دانند باید توضیحات بیشتری به زبان انگلیسی ارائه شود؟

بله، تا سال گذشته توضیحات بیشتر آثار موزه «مخصوص» ما تنها به زبان فارسی بود. در این مدت، توضیحات فارسی به لاتین ترجمه شده و در کنار آثار نصب شده تا بازدیدکنندگان خارجی از آن استفاده کنند تا جایی که حتی نیاز به راهنما را احساس نکنند. موزه مردم شناسی و دیگر موزه های کاخ نیز به این ترتیب در حال طی کردن این فرآیند هستند.

البته من اعتقاد دارم که توضیحات باید به چند زبان باشد، برای مثال زبان فرانسه را نیز می توان بر آن افزود یا حتی مهم تر از آن زبان عربی، چراکه ما بازدیدکننده عرب زبان زیادی داریم. با وجود این، کمبود جا چنین امکانی را از ما سلب می کند.

سعی داریم با تهیه گوشی هایی که دارای توضیحاتی به چند زبان هستند، این مشکل را برطرف کنیم تا هر کسی به هر زبانی که می خواهد از توضیحاتی که به صورت صوتی در اختیارش قرار می گیرد استفاده کند، کاری که در برخی پایگاه های جهانی دیگر ما نیز انجام شده است.

کمیل انتظاری / گروه فرهنگ و هنر