نعمت‌الله فاضلی

یک انسان‌شناس برخلاف نظریه‌های مرسومی که زیاد شدن اتومیبل را عامل اصلی افزایش سفرهای نوروزی معرفی می‌کنند، معتقد است «موبایل» عامل اصلی زیاد شدن سفرهای نوروزی است.

به گزارش خبرنگار گردشگری ایسنا، دکتر نعمت‌الله فاضلی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشستی با عنوان «تاثیر شبکه‌های اجتماعی بر سیاستگذاری گردشگری» که با حضور جمعی از دانشجویان و فعالان گردشگری به همت مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران در محل خبرگزاری دانشجویان برگزار شد، از منظر یک انسان‌شناس به طرح دیدگاه‌ها و نظریه‌های خود درباره این موضوع پرداخت و به این نتیجه‌گیری رسید که «سیاستگذاری گردشگری ایران باید از طریق گفت‌وگوی فرهنگی در شبکه‌های اجتماعی شکل بگیرد.»

این استادِ دانشگاه در واکاوی مفهوم شبکه‌های اجتماعی و گردشگری گفت: نظریه‌پردازان اجتماعی در دو سه دهه اخیر نام‌های مختلفی برای جامعه موجود ارائه کرده‌اند؛ جامعه اطلاعاتی، شبکه‌ای، پسامدرن، دانش محور، جامعه فرهنگ محور و مفاهیمی از این نوع که اغلب در رسانه‌ها و متن‌های نظریه اجتماعی آشنا هستیم، اما من از مفهوم فرایند استفاده می‌کنم که مفاهیم دیگری را در خود دارد، مثل فرایند جهانی شدن و یا تجاری شدن و حتی کالایی شدن و یا مفهوم هژمونی پول، اما یکی از فرایندهای بسیار مهم، مفهومی است که از آن «فرهنگ سفر» تعبیر می‌شود که گردشگرانه شدن، سفری شدن، مسافر شدن آدم در عالم نیز در دنباله آن است.

او با اشاره به مفهوم گردشگرانه شدن جهان به تحلیل چگونگی شکل گرفتن فرهنگ سفر و تبدیل آن به زمینه کلی زندگی پرداخت و افزود: تقاضا برای سفر دیگر الزام تفریحی نیست، بلکه شیوه‌ای برای بودن و زیستن است.

فاضلی در ادامه این بحث، تلگرامی و گردشگرانه شدن را دو فرایند فرهنگی دانست که به نحوه توزیع و بسط معنا ارتباط دارند و اشکال گوناگونی از تفسیر کردن زندگی و مناسبات فردی و اجتماعی را شکل می‌دهند و در ادامه بیان کرد: مفهوم هستی تحت تاثیر این دو فرایند درحال تغییر است.

گردشگری، بازیگوشی نیست

او ادامه داد: تلویحا این تصور را داریم که گردشگری و سفر یک اتفاق گاه و بی‌گاه و یا انتخاب غیرالزام ساختاری زندگی است، به همین دلیل یک بازیگوشی تصور می‌شود، یعنی هر وقت پول داشته باشیم سفر می‌رویم، هر وقت نداشته باشیم نمی رویم، در حالیکه اینطور نیست، چون به تعبیر انسان شناس‌ها و نظریه‌پردازان اجتماعی، زندگی مجموعه‌ای از جابجایی‌ها است و مساله گردشگری به بنیادهایی اساسی‌تری از تفریح، بازیگوشی و لحظه‌ای آرامش پیدا کردن بسط پیدا می‌کند.

این صاحب نظر مطالعات فرهنگی و انسان‌شناسی همچنین مسافر شدن را بدون پیامد ندانست و بیان کرد: عدم قطعیت‌ها و جامعه پرمخاطره از جمله پیامدهای مسافر شدن است. هیچکس برای 50 تا 60 سال در یک‌جا زندگی نمی‌کند و هیچکس آدرس ثابتی ندارد. به تعبیری نوعی از جاکندگی، ماهیت زندگی امروز ما را شکل می‌دهد.

وی با بررسی مفهوم و رابطه گردشگری و شبکه‌های اجتماعی تاکید کرد: تصور از گردشگرانه شدن فراتر از صنعت گردشگری است. وقتی مفهوم و رابطه این دو فرایند مشخص شود، مسوولیت سیاستگذار هم مشخص خواهد شد.

او همگانی و همزمانی شدن گردشگری را اتفاق مهمی دانست که شبکه‌های اجتماعی رقم زده‌اند و در ادامه یادآور شد: در گذشته جابجایی‌ها محدود و همراه با مجموعه وسیعی از تشریفات بود، مثلا شخصی که می‌خواست به مشهد برود، از ماه‌ها قبل برنامه‌ریزی می‌کرد و مراسم و تشریفاتی چون چاوش‌خوانی برایش راه می‌انداختند، اما حالا برعکس شده، یعنی آن حالتِ یکجانشینی و سکون که توأم با تشریفات بود، تغییر کرده است. در واقع این شبکه‌های اجتماعی بوده‌اند که گردشگرانه شدن و پویایی را به یک احساس طبیعی تبدیل کرده‌اند.

چرا عده‌ای اهل این قرتی‌بازی شده‌اند؟

وی اضافه کرد: آنهایی که درگیر این شبکه‌های اجتماعی می‌شوند، تاثیر پویایی، نرمی و سیالیت را احساس می‌کنند، به همین دلیل است وقتی حرف از شبکه‌های اجتماعی می‌شود، افراد سنتی‌تر که ذات ساکن و یکجانشین دارند، می‌گویند؛ اهل این قرتی بازی‌ها نیستند و حتی فراتر از آن می‌گویند موبایل ندارند.

او با بیان اینکه شبکه های اجتماعی، گردشگری را رواج می دهند و بازنمایی از جاذبه ها ارائه می دهند، گفت: واقعیت آن است که شبکه های اجتماعی، ارائه و معرفی نمی کنند، بلکه بازنمایی می کنند، تمایزی بین این دو مفهوم وجود دارد. در معرفی امر واقعی همان شکلی که هست، ارائه می شود، اما وقتی تصویری از آن واقعیت ارائه شود، بازنمایی اتفاق افتاده است. بنابراین شبکه های اجتماعی گردشگری را بازنمایی می کنند که در این صورت اولین اتفاق، تغییر واقعیت متناسب با منافع ایدئولوژی و واقعیت های تاریخی است.

عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این‌باره به ذکر مثالی پرداخت و افزود: رسانه‌ها درباره اثر جهانی «استون ایج» در انگلستان، آن چنان تبلیغ کرده‌اند که دیدن آن امری اجتناب‌ناپذیر است، ولی واقعیت آن کاملا متفاوت است. وقتی به منطقه می‌روید در نخستین نگاه بازدیدکنندگان را سرگردان می‌یابید. جذابیت چنین اثری به برخورد شبکه‌های اجتماعی ارتباط دارد که در بازنمایی آن، جاذبه‌ای گردشگری را پدید آورده‌اند.

او با طرح این سوال که شبکه‌های اجتماعی چطور واقعیت‌ها و گردشگرانه‌ها را به امری مصرفی تبدیل می‌کنند، افزود: تبدیل گردشگرانه‌ها به امری زیبایی‌شناسی، یکی از کارکردهای شبکه‌های اجتماعی است، برای آن که نگاه خیره گردشگر را سبب شوند. این شبکه‌های اجتماعی هستند که هستی را ملموس، رنگی و دارای واژه و موسیقی کرده‌اند. به جرأت باید گفت که در هیچ دوره تاریخی این اتفاق نیافتاده بود.

مردم در خلق زیبایی‌شناسی جای حافظ و سعدی نشسته‌اند

وی اضافه کرد: زیبایی‌شناسی های حال حاضر دیگر توسط سعدی، حافظ و لئوناردو داوینچی خلق نشده‌اند، بلکه انبوه مردم آن را از طریق شبکه‌های اجتماعی پدید آورده‌اند.

او در بخش دیگری از این بحث، اظهار کرد: یکی از کارکردهای شبکه‌های اجتماعی، دموکراتیک کردن امر گردشگرانه است. میلیون‌ها ایرانی داوطلبانه وقت خود را صرف این شبکه‌ها می‌کنند. این شبکه‌ها تقریبا همه گروه‌های اجتماعی را برابر درگیر کرده‌اند، دیگر فقط صاحبان قدرت خود را تعریف نمی‌کنند، حتی روستایی‌ها، کشاورزان و زنان هم می‌توانند جاذبه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را تولید کنند.

فاضلی ادامه داد: یکی از بحران‌های همه کشورهایِ درحال توسعه این بوده که گسیختگی در مفهوم زمان صورت گرفته است، کاری که شبکه‌های اجتماعی می‌توانند انجام دهند. درمان گسیختگی تاریخی، تبدیل آن به جاذبه و توسعه بخشیدنِ آن است. گردشگری و شبکه‌های اجتماعی تبدیل سرمایه را تسریع می‌بخشند. تبدیل کردن صحنه به ثروت، فرمول توسعه است.

وی اضافه کرد: شبکه‌های اجتماعی به کمک گردشگرانه کمک می‌کند تا امکان رفو کردن بخشی از پارگی‌ها فراهم شود. در واقع این شبکه‌ها را می‌توان شبکه رفوگران بدانیم.

او شبکه‌های اجتماعی را عقل متصل انسان در معنا بخشیدن سفر دانست و بیان کرد: ما به سفر می‌رویم که عکس بگیریم و رد پای خود را تثبیت کنیم و بهانه‌ای داشته باشیم که آن رد پاها را بسازیم. موبایل‌ها امکان ذخیره‌سازی فرهنگ روزمره را فراهم کردند که این امکان در گردشگری وسیع‌تر است.

این انسان‌شناس معتقد است: اگر موبایل‌ها در زمان هخامنشیان بودند، درباره تاریخ طور دیگری فکر می‌کردیم، اما 100 سال بعد همه ما در تاریخ می‌مانیم و بیشتر موفقیت‌های ما که تعریف و مستندسازی شده، در سفر بوده است. ما به کمک شبکه‌های اجتماعی زمان را ذخیره می‌کنیم.

او تاکید کرد: شبکه موبایلی فقط تجربه سفر را تفسیر نمی‌کند، بلکه وجود را از یک نشانه به نماد تبدیل می‌کند. گردشگری به اضافه شبکه‌های اجتماعی فرآیند انبوه تولید علامت و تبدیل آن به نشانه و سپس نماد را شکل می‌دهد.

فاضلی گفت: معتقدم اگر موبایل نبود، سفرهای نوروزی هم زیاد نبود. برخی فکر می‌کنند چون اتومبیل زیاد شده این اتفاق افتاده است، در حالیکه اصلا اینطور نیست. سفر به اضافه اتومبیل علاوه بر موبایل، یک مجموعه را شکل می دهد.

نگرانی از درهم آمیختن فرهنگ‌ها

او درباره تاثیر شبکه های اجتماعی بر سیاستگذاری گردشگری، گفت: شبکه های اجتماعی و گردشگری از دیدگاه سیاستگذاری، خنثی نیستند. هر دو از جنس تعامل، ارتباط و درآمیختگی هستند که به طور طبیعی نمی‌توانند بی‌طرف باشند. طبیعی است سیاستمداران نگران نتیجه درهم آمیختن فرهنگ‌ها باشند.

وی ادامه داد: سیاستگذاری حوزه فرهنگی یعنی تلاش برای شکل دادن نوعی نظم نمادین در جامعه که یعنی تحلیل و ذهنیت جمعی را طوری ساماندهی کنیم که امکان زندگی جمعی در چارچوب نظم مهیا شود. در کشور ما چون ایدئولوژی مذهبی است، این تمایل وجود دارد که این نظم، حول و حوش دین و مذهب شکل گیرد.

این نویسنده همچنین گفت: در وصف گردشگری «پذیرش گردشگر» مطرح است، یعنی ما برای دیدن و احترام دیگری به سفر می‌رویم. حال وقتی از سیاستگذاری گردشگری صحبت می‌کنیم، باید نخست ببینیم این مدل گردشگری را می‌پذیریم یا خیر. بحران سیاستگذاری در گردشگری این است که برای «دیگری» تعریف پیدا کنیم. به نظر می‌رسد ما دیگریِ نزدیک را می‌پذیریم، اما رفتن به ایالات متحده آمریکا، یعنی همان دیگری دور را نمی‌پذیریم. باید برای خود توضیح دهیم که جامعه تا چه حد، مرزهای نمادین «دیگری» را تحمل می‌کند.

وی معتقد است: موبایل سوءتفاهم های سیاسی و تردیدها را از بین می برد و «دیگری دور» را نزدیک می کند.

چرا از صدای گردشگری می ترسیم

او اظهار کرد: در کشور تلویحا درباره گردشگری صحبت می‌شود، اما دانش کافی درباره آن وجود ندارد، بحث‌هایی هم که تا به حال درباره گردشگری شکل گرفته، همه به خاطر پول بوده است. هر وقت حرف از گردشگری می‌شود، می‌گویند نمی‌دانید دومین صنعت درآمدزا در جهان است. نمی‌دانید ترکیه چقدر درآمد دارد و یا فرانسه در گردشگری پیشتاز است. مدام به این فکر می‌کنند که از قافله مالی عقب نمانند. از کارکرد و معنا و مفهوم گردشگری صدایی درنمی‌آید، چون می‌ترسیم اگر صدایش درآمد، جلوی آن را بگیرند.

وی تاکید کرد: مشکل گردشگری ما هتل و جای خواب نیست، بلکه تفکری است که توضیح بدهد گردشگری چگونه می‌تواند خود و دیگری را پذیرش کند.

این استاد دانشگاه با بیان این که ما متوجه نشده ایم از چه پارادایم سیاستگذاری باید استفاده کنیم، افزود: برنامه ریزی در شبکه های اجتماعی از سطح پایین تری انجام می شود، اگر گردشگری هم بخواهد برنامه ریزی کند باید از طریق «مردم» این کار را انجام دهد. از طریق شبکه های اجتماعی باید برای گردشگری طرح مساله و برنامه ریزی کنیم. باید صدای گردشگران را بشنویم، آن ها باید در برنامه ریزی کمک کنند.

فاضلی تاکید کرد: سیاستگذاری گردشگری ایران باید از طریق گفت‌وگوی فرهنگی در شبکه های اجتماعی شکل گیرد، آنچه از دهه 90 میلادی در اروپا شکل گرفته است، چون این شبکه‌های اجتماعی هستند که می‌توانند نقایص را برملا کنند.