میراث فرهنگی
روابط رسانه‌ای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که در دولت‌های نهم و دهم به تیرگی گراییده و در دوره ریاست محمدعلی نجفی ترمیم نشده بود، همچنان بر مدار بی‌اعتمادی و سوء ظن حرکت می‌کند.
به گزارش خبرنگار مهر، در روزهای اخیر انتقاد از نحوه تعامل سازمان با رسانه‌ها بالا گرفته است و گروهی از خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به این نتیجه رسیده‌اند که نگاه مثبت دولت یازدهم به رسانه‌ها، انعکاس چندانی در سازمان میراث فرهنگی نداشته و روابط رسانه‌ای سازمان همچنان متأثر از سیاست‌های محدود کننده دولت گذشته است. برای نمونه، اخیرا یکی از روزنامه نگاران طی یادداشتی، رییس سازمان را به گریز از رسانه‌ها متهم کرد و مدعی شد که او تأكيد دولت بر جريان آزاد اطلاع رسانی را نقض کرده است. (مهر، 93/7/3)  خبرگزاری ایسنا نیز در مطلبی با عنوان “آقای سلطانی‌فر حال شما چطور است؟” نارضایتی خود از نحوه پاسخگویی او به خبرنگاران را ابراز داشت. (ایسنا، 93/7/3) 

این گونه انتقادها در دولت یازدهم مسبوق به سابقه است؛ چندان که روزنامه شرق دی‌ماه گذشته یادداشتی را در نقد خط‌مشی روابط عمومی سازمان منتشر کرد که در بخشی از آن آمده بود:”درِ روابط عمومی این سازمان بر همان پاشنه قدیم می‌چرخد. مجموعه رخدادهای چهارماه گذشته و شیوه مواجهه مسوولان این بخش از سازمان میراث، آنقدر ناپخته، بی‌برنامه و مبتدیانه بوده که حاصل کار تداوم یأس و دلزدگی خبرنگاران این حوزه شده است.”(روزنامه شرق، 92/7/10) تحول قابل توجهی که در چند ماه اخیر رخ داده، تغییر سویه انتقادها از مدیر روابط عمومی به رییس سازمان است. 

تنش میان رسانه‌ها و سازمان میراث فرهنگی تا حد زیادی ناشی از نگاه متفاوت این دو به نقش رسانه‌ها در حوزه میراث فرهنگی است. خبرنگاران که طی 17 سال گذشته، تلاش بی‌وقفه‌ای برای صیانت از میراث فرهنگی داشته‌اند، بر این باورند که “مهم‌ترین نقطه اتکای سازمان در رویارویی با چالش‌های موجود” هستند (روزنامه بهار، 92/5/30) و “سازمان ميراث فرهنگی در پيشبرد امر حفاظت، صيانت و نگهداری از ميراث تاريخی اين سرزمين به ياری رسانه‌ها نيازمند است.” (خبرگزاری مهر، 93/3/7)

در آن سوی ماجرا اما، به نظر نمی‌رسد که مدیران سازمان میراث فرهنگی چنین جایگاهی را برای رسانه‌ها قایل باشند و خبرنگاران و روزنامه‌نگاران این حوزه را در چنین حد و اندازه‌ای ببینند. از همین‌روست که به موازات تقلیل جایگاه رسانه‌ها نزد مدیران سازمان، جایگاه مدیریت روابط عمومی نیز دچار افول شده است. جدول شماره (1) مشخصات و سوابق مدیران روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی طی 9 سال گذشته و از زمان ارتقای سازمان به سطح معاونت رییس جمهور را نشان می‌دهد. سوابق عموم این افراد چه در دوره تصدی روابط عمومی و چه تا امروز، به نحو پرسش برانگیزی پنهان نگاه داشته شده؛ بنابراین مندرجات جدول ذیل به سختی و با فرض برخی لغزش‌ها گردآوری شده است.

چنان که ملاحظه می‌شود: اولا این بخش از سازمان دچار بی‌ثباتی بوده و به طور متوسط هرسال یک مدیر جدید را تجربه کرده؛ به گونه‌ای که بیشترین زمان مدیریت 23 ماه و کمترین آن حدود یک ماه بوده است. این در حالی است که در 9 سال گذشته، یک گروه 20 تا 25 نفره از خبرنگاران به طور ثابت، سرگرم پوشش اخبار میراث فرهنگی و گردشگری در رسانه‌های مختلف بوده‌اند. در نتیجه انباشت سرمایه فکری و عملی نزد خبرنگاران، بیش از مدیران روابط عمومی سازمان است. 

ثانیا، به جز محمدعلی کریمی، مدیرکل روابط عمومی در دوره ریاست حسین مرعشی، هیچ‌یک از مدیران این بخش دارای تجربه و تخصص در حوزه ارتباطات و روزنامه‌نگاری یا میراث فرهنگی و گردشگری نبوده‌اند.

ثالثا؛ به جز دو نفر (شریفی و محسنی) بقیه یا فاقد سابقه حضور در سازمان میراث فرهنگی بوده‌اند و یا تنها چند ماه پیش از تصدی مدیریت روابط عمومی وارد سازمان شده‌اند.

رابعا؛ به جز یک نفر (پوریامین) که در همین مدت به استخدام رسمی سازمان درآمده است، بقیه پس از مدتی از سازمان میراث فرهنگی خارج شده‌اند و از این فراتر، اکثرشان با این حوزه قطع علقه کرده‌اند. این خود نشان می‌دهد که توجه آنان بیشتر به نَفس مدیریت بوده تا موضوع مدیریت. 

حال می‌توان در جدول شماره (2) تحصیلات و سوابق شغلی مدیر روابط عمومی سازمان با مدیران روابط عمومی برخی از وزارتخانه‌ها را مقایسه کرد. این وزارتخانه‌ها از حیث ماهیت فرهنگی یا دانش بنیان بودن، کمابیش مشابه سازمان میراث فرهنگی هستند.

بدین ترتیب ملاحظه می‌شود که سازمان میراث فرهنگی نسبت به سایر وزارتخانه‌ها اهمیت به مراتب کمتری برای حوزه روابط عمومی و ارتباط با رسانه‌ها قایل شده است و این برای خبرنگارانی که به زعم خود، “تکیه‌گاه سازمان در رویارویی با چالش‌های گوناگون” بوده‌اند، برخورنده و اسباب ناخشنودی است. از این گذشته، نباید از یاد برد که در سالیان اخیر، به رغم افول جایگاه مدیر روابط عمومی، وظایف این بخش به نحو چشمگیری افزایش پیدا کرده و پس از انحلال معاونت “معرفی و آموزش”  عمده وظایف این معاونت همچون اداره انتشارات، تبلیغات و نمایشگاهها به روابط عمومی منتقل شده است.

اکنون جسته و گریخته در راهروهای سازمان شنیده می‌شود که تغییراتی در روابط عمومی در شرُف وقوع است. اگرچه این شنید‌ه‌ها از سوی مراجع رسمی تأیید نشده‌اند اما در صورت وقوع، مشخص خواهد شد که آیا فقط یک جابه‌جایی ساده صورت گرفته یا نگاه به رسانه‌ها و جایگاه روابط عمومی دچار دگرگونی شده است؟

در دولت گذشته که دوره خانه‌نشینی مدیران متخصص و باتجربه بود، صلاح کار در این دیده شد که ضعف دانش و تجربه با عامل شهرت جبران شود. از این‌رو، افرادی در رده مجریان و اخبارگویان تلویزیون گزینه‌های مطلوبی برای تصدی روابط‌عمومی‌ها تلقی شدند؛ و این برخلاف رویه‌های دولت‌های پیشین بود که حتی‌المقدور کار را به دانشگاهیان و نخبگان می‌سپرد. اکنون باید دید رییس سازمان میراث فرهنگی که متعلق به اردوگاه اصلاح‌طلبان و عضو کابینه تدبیر و اعتدال است، کدام‌یک از این دو رویه را در پیش خواهد گرفت؟