«جیل و میشل باک» برای چهارماه از مزرعهی انگورشان در «کیپتاون» در آفریقای جنوبی دور شدند تا در نخستین تجربهی ماجراجویی زندگیشان، از اروپا تا چین را گز کنند و توقفی هم در ایران بهعنوان سرزمین کمتر شناختهشده داشته باشند.
به گزارش توریست ها به نقل از ایسنا، «میشل باک» (Michael Back) مزرعهداری در کیپتاون آفریقای جنوبی است که همراه همسر روانپزشک خود «جیل» (Jill Back) چندماه پیش تصمیم گرفت با ماشین شخصیاش، سفری چهارماهه از اروپا تا چین داشته باشد تا در دههی 50 عمر خود، در یک مسیر متفاوت از زندگیشان، تجربهی ارتباط با مردم و فرهنگهای مختلف جهان را بهدست آورند. این سفر جادهیی، نخستین ماجراجویی این خانوادهی کوچک اهل آفریقای جنوبی است.
آنها ویزای ایران را با هماهنگی یک آژانس گردشگری در کشورمان تهیه کردند و تصمیم گرفتند، یک سفر جادهیی را در ایرانی که به گمان رسانههای غربی، کشوری ناامن است و کمتر کسی از جاذبههای آن خبر دارد، تجربه کنند. جیل و میشل 17 روز در ایران ماندند و با ماشین خود به شهرهای تبریز، زنجان، سنندج، همدان، کاشان، اصفهان، شیراز، یزد، طبس و مشهد سفر کردند، با وجود اینکه آنها تمایل داشتند این سفر جادهیی را در ایران دو نفره انجام دهند، اما طبق بخشنامهی دفتر هماهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مجبور شدند راهنمای توری را همراه خود داشته باشند.
به گفتهی سیروس اعتمادی – مدیر آژانس هماهنگکنندهی سفر این دو گردشگر – اجبار برای همراه داشتن راهنمای تور، ابتدا این گردشگران را نسبت به انتخاب ایران دچار تردید کرد، چون در اختیار گرفتن راهنما، هزینهی اضافی را به آنها تحمیل میکرد. علاوه بر این، آنها میخواستند برنامهی آزاد و شخصیشان را داشته باشند.
اما شروین مشیری – راهنمایی که این گردشگران را در ایران همراهی کرد – به خبرنگار ایسنا گفت: آنها یک خانواده بودند و قطعا میخواستند برنامه و آزادیهای خود را در این سفر داشته باشند؛ اما در کل، از همراه شدن یک راهنمای تور چندان هم ناراضی نبودند، چون بسیاری از نقاط ناشناخته را دیدند و این برایشان بسیار جالب و مورد توجه بود. این گردشگران از دیدن روستاهایی مانند کندوان و ابیانه واقعا شگفتزده شدند و رضایت داشتند. شاید اگر خودشان در جاده حرکت میکردند، نمیتوانستند متوجه چنین جاذبههایی شوند.
او اضافه کرد: به هر حال وقتی راهنما، این گروهها را همراهی نکند، آنها فقط به شهرهایی که بیشتر دربارهشان شنیدهاند و تبلیغ شده است سفر میکنند. بنابراین شاید وجود دستورها و بخشنامههایی برای الزام در همراه شدن راهنما با کمپرها و گردشگرانی که با ماشین شخصی سفر میکنند، نهتنها بد نباشد، بلکه اشتغال ایجاد کند.
از سوی دیگر، سیروس اعتمادی دربارهی الزامهایی که بهتازگی از سوی دفتر هماهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ابلاغ میشود، گفت: این بخشنامه در گذشته نبود؛ اما حالا وجود آن کمی کار را سخت کرده است، چون برخی گردشگران میخواهند با وسیلهی شخصی خود سفر کنند و به راهنمای تور هم نیازی ندارند و این مدلی مرسوم و در حال گسترش در دنیا است، پس چرا نباید ایران در انتخابهای گردشگران جادهیی و کمپرها، جایی داشته باشد؟
وی اظهار کرد: اگر دولت واقعا برنامهای برای توسعهی گردشگری دارد، باید این مشکلات کوچک را که دردسرهای بزرگی را درست میکند، حل کند. ایران واقعا ظرفیت جذب گردشگران جادهیی و تورهای ماشین، موتور و دوچرخهسوار و کمپینگ را دارد، فقط باید راه باز شود.
مشیری نیز در ادامه دربارهی سفر جادهیی «جیل و میشل» در ایران، گفت: آنها جزو گردشگرانی بودند که کمتر به آثار باستانی علاقه داشتند و تمایلشان بیشتر به طبیعت، حرکت در جاده و ارتباط با مردم و زندگی با آنها بود. میشل یک مزرعهی انگور در کیپتاون دارد، خوشبختانه فصل سفر آنها همزمان با انگورچینی در تاکستانها ایران بود و ما هم از یک مزرعهی انگور دیدن کردیم و گفتوگوی جالبی با کشاورزان آن دربارهی پرورش انگور و قیمت آن در بازار ایران داشتیم. برقراری این نوع ارتباطها با مردم بومی برای گردشگرانی مانند «جیل و میشل» خیلی جذاب بود و برای همین تلاش شد برنامهها بهگونهای تنظیم شود که آنها با مردم و فرهنگ ایران بیشتر ارتباط برقرار کنند و آشنا شوند و ذهنیت درستی از کشور و مردم ما و همچنین امنیت در آن داشته باشند.
این گردشگران هفتهی پیش ایران را به مقصد ترکمنستان ترک کردند و اکنون در راه چین هستند.