چندی پیش مصوبه ضدایرانی کنگره آمریکا بالاخره نهایی شد. به موجب این مصوبه شهروندان 38 کشور که در 5 سال اخیر به ایران، سوریه، عراق یا سودان سفر کرده‌اند، حق ورود به آمریکا را ندارند. همه می‌دانیم که این مصوبه ظالمانه و خلاف حقوق بشر است.
تصویر پیشنهادهایی برای واکسینه کردن گردشگری

ایرانی‌ها تا حالا در هیچ عملیات تروریستی شرکت نداشته‌اند، ایران هم از حیث امنیت ملی و ثبات سیاسی با کشورهای دیگری که این قانون آمریکایی شامل‌شان می‌شود، قابل قیاس نیست.

هم از جانب وزارت امور خارجه و هم افکار عمومی اعتراض به این اقدام آمریکایی‌ها زیاد بوده، اما به هر حال حداقل تا به اینجای کار، آنچه به جایی نرسیده فریاد ماست.

‌فارغ از این که پیگیری‌های وزارت امور خارجه کشورمان یا ستاد اجرای برجام چه نتایجی داشته باشد، بیایید نتایجی را که این مصوبه می‌تواند در گردشگری ما داشته باشد مرور کنیم.

چندی پیش دکتر علی رحیم‌پور از اعضای جامعه هتلداران کشور در جلسه کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی، درباره همین مصوبه گفت: «70 درصد مهمانان هتل ما اروپایی هستند و 90 درصد از این میزان را گردشگران 38 کشور قید شده در قانون اخیر محدودیت ویزای آمریکا تشکیل می‌دهند، بنابراین می‌توانیم در همین ابعاد نیز نتیجه بگیریم که با این اوصاف گردشگری در ایران تعطیل خواهد شد.»

آمار و ارقام واقعی شاید به این اعداد فاصله داشته باشد، اما واقعیت این است که صورت‌بندی کلی از وضعیت فعلی گردشگری در ایران، نزدیک به همین چیزی است که در این مطلب عنوان شده است. طبیعی است که اگر بنشینیم نتایج مصوبه اخیر آمریکایی‌ها را به چشم ببینیم، بعید نیست همان طور که ادعا شده، گردشگری ما ظرف چند سال آینده تعطیل شود، اما چاره چیست؟

گردشگری حلال؛ سرمایه‌گذاری در گردشگری حلال که به نوعی مزیت نسبی ما نسبت به همه کشورهای گردشگرپذیر دیگر است، می‌تواند مهم‌ترین ابزار ما برای چیره‌شدن بر تبعات قانون ضدایرانی جدید آمریکایی‌ها باشد.

در مطلب دیگر که در همین شماره از چمدان خواهید خواند، با آمار و ارقام ثابت شده که بار گردشگری ما عملا روی زیارت است. همین مساله نشان از پتانسیل بالای ما در جذب گردشگر مذهبی در سطح منطقه دارد.

شهر مشهد مهم‌ترین مقصد زیارتی کشور ماست و خوشبختانه این شهر از حیث زیرساخت‌های گردشگری، وضعیت قابل قبولی دارد. با کمی برنامه‌ریزی و تدوین سیاست‌های بلندمدت، به‌راحتی می‌توانیم با تکیه بر گردشگری حلال، به یکی از مقاصد مهم گردشگری در کشورهای اسلامی تبدیل شویم و گردشگران مسلمان بسیاری را به کشور بیاوریم.

این مهم مستلزم حراست از جاذبه‌های مذهبی کشور از قبیل اماکن مقدس نظیر حرم امام رضا(ع) و توسعه زیرساخت‌های گردشگری پیرامون این حوادث است.

روسیه، ظرفیت مغفول؛ حتما شما هم در رسانه‌ها چیزهایی درباره توصیه اخیر ولادیمیر پوتین به مردم کشورش درباره سفر به ایران شنیده‌اید.

اگر نشنیده‌اید، رئیس‌جمهور روسیه اخیرا و در پی تنش‌هایی که به این کشور و ترکیه پیش آمده، به مردم کشورش توصیه کرده به جای ترکیه بهتر است به ایران سفر کنند که دارای فرهنگ کهن و تمدن است.

فارغ از این توصیه پوتین و روابط به تیرگی گراییده روسیه و ترکیه، به دلایل متعدد ایران می‌تواند مقصد خوبی برای گردشگران روس باشد. دلیل اول بُعد مکان و نزدیکی فاصله دو کشور است.

دلیل دوم روابط اقتصادی و سیاسی تنگاتنگ بین ایران و روسیه است. دلیل سوم ارزان‌تر و به‌صرفه‌تر بودن سفر به ایران برای روس‌هاست.

ده‌ها دلیل دیگر را هم می‌شود می‌شود پشت این دلایل قطار کرد، اما چه فایده که ما برای جذب گردشگر روس تا حالا هیچ برنامه و سیاستی نداشته‌ایم. برخلاف گردشگری حلال که آمار حکایت از موفقیت نسبی ما در آن دارد، در زمینه تولید جذابیت برای گردشگر روسی و کشورهای همجوارش کم‌کار بوده‌ایم.

در بعد سیاست‌های کنسولی، ما باید به لغو روادید برسیم. ما در حال حاضر با ترکیه دارای مقررات لغو روادید هستیم، اما تعداد گردشگران ترکیه‌ای ورودی به ایران، حتی یک‌پنجم گردشگران ایرانی ورودی به ترکیه هم نیست. ما باید با کشوری لغو روادید باشیم که بتواند به تبادل متوازن گردشگر منجر شود.

روسیه یکی از همان کشورهاست. این روزها که رابطه این کشور با ترکیه تیره است، یک فرصت مضاعف هم برای ماست که بتوانیم بخشی از گردشگران روسی راهی ترکیه را جذب ایران کنیم.

گردشگری سلامت؛ کشور ما از نظر امکانات سلامت و درمان با کشورهای رده اول دنیا فاصله چندانی ندارد. از حیث تجهیزات پزشکی هم ایران نزدیک به استانداردهای درجه اول است.

با چنین پتانسیلی ما چقدر در بازار گردشگری سلامت در منطقه خاورمیانه سهم داریم؟ بی‌تردید این سهم زیاد نیست البته بیمارستان‌های خوبی مثل بیمارستان رضوی مشهد، نقش موثری در جذب و معالجه بیماران کشورهای عربی دارند، اما بیلان عملکرد این بیمارستان و بیمارستان‌های نظیرش هم با توجه به پتانسیل‌های موجود، بسیار می‌تواند بالاتر و موفقیت‌آمیزتر باشد.

ما برای معرفی امکانات و زیرساخت‌های درمانی کشور حتی در سطح کشورهای همسایه هم هیچ برنامه مدون و مشخصی نداشته‌ایم. ما در سیاست‌های مربوط به روادید، نوعی ویزای مشخص برای معالجه بیماران داریم.

ویزای نوع T یا ویزای درمانی برای خارجی‌هایی صادر می‌شود که به هدف درمان به ایران بیایند. این ویزا نیم‌بهاست و شامل اعضای خانواده بیمار هم می‌شود.

مدت آن هم نامحدود و بسته به تجویز پزشک معالج است. ما برای معرفی این سیاست کنسولی در سطح کشورهای منطقه و هدف تا حالا چه کرده‌ایم؟

ایرانیان خارج از کشور؛ طبق آمارها حداقل 5 تا 6 میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی می‌کنند. خیلی از این افراد سرمایه‌دارهایی هستند که به جای کشورشان در کشورهای خارجی سرمایه‌ گذاری می‌کنند.

حالا به هر دلیلی با محدودیت‌هایی برای سفر اروپایی‌ها به کشور مواجهیم، چرا بخشی از توجه و برنامه‌ریزی‌های خود را برای جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور و افراد مرتبط با آنها نکنیم؟ ما ویزایی داریم به نام ویزای نوع M که به خارجی‌هایی اعطا می‌شود که همسر ایرانی دارند. این ویزا شامل حال فرزندان هم می‌شود، هزینه آن یک‌سوم ویزاهای معمولی است و تا سقف یک سال اعتبار دارد.

گذشته از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، جالب است که حتی وزارت امور خارجه هم در معرفی این امکانات و سیاست‌های کنسولی اهتمام نداشته است.

هر تهدیدی همیشه فرصت‌هایی هم کنار خودش دارد. ما در دوران تحریم‌های ظالمانه غرب ضربه‌های بسیاری خوردیم، اما هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که در خیلی زمینه‌ها، توانستیم گلیم خود را از آب بیرون بکشیم.

تبدیل تهدید به فرصت در ادبیات مسئولان عالی نظام هم همیشه بوده و هست. ما برای مصوبه ضدایرانی جدید آمریکا هم دو راه پیش رو داریم؛ یا باید بنشینیم و منتظر صدمات آن به صنعت نحیف گردشگری‌مان باشیم، یا با برنامه‌ریزی مدون و سیاستگذاری، تهدید‌ها را به فرصت تبدیل کنیم.

عباس رضایی ثمرین – ضمیمه چمدان