شهرسوخته

نمونه‌گیری خونی از بومیان شهر زابل انجام شده تا باستان‌شناسان با بررسی و مطالعه روی DNA آنها بتوانند این اطلاعات را با DNA استخوانی اجساد کشف شده در شهرسوخته مقایسه کنند.

به گزارش خبرنگار مهر، مطالعه روی اجساد باستانی کاری بسیار مشکل است چون نه گوشتی از آن‌ها باقی مانده و نه خونی. اما مطالعه استخوان و ژنتیک و DNA استخوانی می‌تواند سوال‌های بی جواب باستان شناسان را پاسخ دهد.

 شهرسوخته یکی از محوطه‌های باستانی مهم برای ژنتیک باستان شناسان و استخوان شناسان است. بررسی و مطالعه روی اجساد کشف شده در این شهر که تعدادشان کم هم نبوده است باعث شده تا استخوان شناسان زیادی طالب همکاری با گروه باستان شناسی شهر سوخته باشند.

یکی از این افراد مریم رمضانی، استخوان شناس و ژنتیک باستان شناسی است که دو فصل با هیات باستان شناسی شهر سوخته کار کرده و درباره اسکلت‌های کشف شده در این محوطه و ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو به خبرنگار مهر می گوید: علاوه بر مطالعات استخوان شناسی می‌خواهیم با ژنتیک استخوانی، داده‌های کشف شده را نیز استخراج کنیم. به همین دلیل در چند روز اخیر از کارگران این محدوده و افراد بومی خون گرفتیم تا DNA آنها را استخراج کنیم. این خون به تهران رفت تا«ژن هاپلوگروپ میتی کوندری» آنها مشخص و با DNA اسکلت‌های کشف شده مقایسه شود.

او «هاپلوگروپ» را شاخصه ژنتیکی و تغییری بیان می کند که در یک جمعیت به صورت ثابت در ادوار مختلف باقی می ماند. این شاخصه ژنتیک از طریق اجداد مادری افراد راحت‌تر تشخیص داده می شود.

رمضانی می‌گوید که نمی‌تواند گروه خونی اسکلت ها را تشخیص دهد اما همین داده‌ها می تواند اطلاعات بسیار زیادی را درباره شاخص‌های ژنتیکی اسکلت های کشف شده به آنها بدهد.

او و همکارانش در هیات باستان شناسی شهر سوخته دریافته‌اند که میانگین سنی افراد در شهرسوخته پایین بوده و افراد پیر کمتری در این شهر زندگی کرده‌اند. با این حال با قاطعیت نمی‌توانند بگویند که علت مرگ آنها چه بوده است. اما بررسی دندان های آنها اطلاعات مفیدی را در اختیارشان می گذارد چون دندان آخرین جزئی از بدن انسان است که از بین می رود.

رمضانی می‌گوید: سایش دندان در بین مردم شهرسوخته بسیار بیشتر از پوسیدگی بوده است غذایی که به کربوهیدراتیک و غلات متکی باشد، باعث پوسیدگی دندان و غذایی که متکی به گوشت باشد بیشتر موجب سایش می شود. بنابراین مردم شهر سوخته گوشت مصرف می کردند.

رمضانی در زنجان و خوزستان و مشهد کار کرده ولی شهر سوخته برای او و همکارانش در رشته استخوان شناسی جایگاه ویژه‌ای دارد چرا که تعداد اسکلت‌ها و سوالات مطرح شده درباره آنها زیاد است.

یکی از این سوالها مربوط می‌شود به اینکه بعد از افول تمدن شهر سوخته مردم این شهر به کجا رفته‌اند این سوالات را تنها بررسی‌های ژنتیکی می تواند پاسخ دهد. حتی می توان با این بررسی ها نسبت مردم این شهر را در هزاران سال پیش با مردم دوره معاصر تشخیص داد و گفت که ریشه و اجداد مردم کجاست.

رمضانی می‌گوید که بررسی‌های انجام شده روی اسکلت‌ها می تواند نشان دهد که تکامل گنجایش مغز از حدود ۱۹۴ هزار سال پیش تا به حال افزایش پیدا نکرده است انسان‌های نئاندرتال که مغزشان از انسان معاصر تنها ۱۰ سی سی گنجایش بیشتر بوده آدم‌های باهوشی نبوده اند. بنابراین گنجایش معز نشان دهنده باهوش بودن افراد نیست.

وی می‌افزاید: سلول ها و نرون های عصبی است که میزان هوش افراد را نشان می دهد. با این حال می توان گفت که در جمجمه افراد بین زوایای فک‌ها تغییری بوجود آمده است این بدان معناست که فک انسان ها از هزاران سال پیش تاکنون کوچکتر شده است.