آرش نورآقایی

آرش نورآقایی، رئیس هیئت مدیره راهنمایان گردشگری، شنبه ۱۶ اسفندماه در شهر کتاب مرکزی از گردشگری ادبی می‌گوید.

به گزارش خبرنگار مهر، شهر کتاب مرکزی در سلسله نشست‌های خود به بحث درباره گردشگری ادبی می‌پردازد. آرش نورآقایی، رئیس هیئت مدیره راهنمایان گردشگری در این نشست به تعریف این گونه از گردشگری و قابلیت‌های آن و همچنین جنبه‌های کاربردی گردشگری ادبی و تورهایی که براین اساس طراحی شده می‌پردازد.

این پژوهشگر و راهنمای گردشگری بر این باور است که بسیاری از مکان‌های گردشگری که در کشور ما وجود دارند، با اسطوره‌ها و افسانه‌ها درآمیخته‌اند، اما موضوع این است که تا‌کنون از این منظر به آن‌ها توجه نشده و ما از تمام ظرفیت‌های موجود استفاده نکرده‌ایم. به طور مثال اگر تنها به روایت‌های شاهنامه فردوسی توجه کنیم، با دنیایی از افسانه و اسطوره‌ها مواجه می‌شویم که کمترین بهره‌ای از آن‌ها نبرده‌ایم.

اکنون این سئوال مطرح است که با استفاده از مضامین افسانه‌ها و مفاهیم اسطوره‌ها در توسعه گردشگری چه می‌توان کرد؟ نویسنده کتاب «عدد، نماد، اسطوره» با اشاره به این‌که برای پاسخ به این سئوال بهتر است به چند پیشنهاد فرضی توجه کنیم، می‌گوید: فرض کنید در سیستان و بلوچستان که آن را محل تولد «رستم» و محل بسیاری از اتفاقات شاهنامه می‌دانیم، موزه‌ای به نام «موزه‌ شاهنامه» بسازیم و در آن، برخی از داستان‌های شاهنامه را به روش‌های کارآمد و روزآمد روایت کنیم و تصویر و مجسمه‌‌ بعضی از شخصیت‌های شاهنامه را طراحی و اجرا کنیم. آیا نتیجه‌‌ این کار، این نخواهد بود که در وهله نخست، گردشگران را به بخش دیگری از ایران که امروز کمتر مورد توجه گردشگران قرار می‌گیرد، هدایت و ادبیات حماسی سرزمینمان را به گردشگران معرفی می‌کنیم. همچنین در این میان، ارج نهادن به زبان فارسی و فردوسی هم بیش‌تر می‌شود.

نورآقایی معتقد است: ما هم می‌توانیم چون ایتالیا که یک مقبره نمادین برای رومئو و ژولیت ساخته است، یک مقبره نمادین برای شیرین و فرهاد بسازیم و تراژدی این عشاق را برای گردشگران یادآوری کنیم. جالب این‌که ما در کوه بیستون مکانی را به نام «فرهاد تراش» می‌شناسیم و در شهرستان ایوان استان ایلام، اثری به نام «تاق شیرین و فرهاد» داریم که هر کدام قصه‌ای هم برای خود دارند، اما ما یا از این قصه‌ها کمتر آگاهی داریم و یا این‌که برایشان منزلتی قائل نیستیم.

رئیس کانون سراسری راهنمایان گردشگری با اشاره به این‌که کشورما را با قصه‌های هزار و یک‌شب می‌شناسند؛ در حالی‌که امروز هر شهر عربی، خود را به عنوان شهر هزار و یک‌شب به دنیا معرفی می‌کند، می‌گوید: ما دماوند را داریم و آرش را، آیا نمی‌توانیم بر فراز دماوند، مجسمه‌‌‌ای از آرش بسازیم و برای هر کوهنورد خارجی، اسطوره‌ او را روایت کنیم؟ از همه‌ این‌ها مهم‌تر، کشور ما را در دنیا با قصه‌های «هزار و یک‌شب» می‌شناختند و «چهل ستون» و «هشت بهشت» را محل قصه گویی شهرزاد می‌پنداشتند. موضوعی که ما از آن به شدت غفلت کردیم و اکنون هر شهر عربی خود را با عنوان شهر هزار و یک شب به دنیا معرفی می‌کند.