کاشی تزئینی

عمارت تاریخی ارباب هرمز چند روز پیش به موزه گرافیک ایران تغییر کاربری داد؛ این عمارت تاریخی متعلق به فردی به نام هرمز آرش بوده است.

به گزارش خبرنگار مهر، بنا بر شواهد و مستندات تاریخی، عمارت مجید آباد یا ارباب هرمز، بنایی متعلق به دوره قاجاریه بوده که در قریه‌ای به همین نام قرار داشته است. اولین بار در منابع تاریخی مربوط به دوره قاجار با نام مجید آباد برمی‌خوریم؛ با این حال احتمال اینکه احداث این قریه به پیش از دوره ناصری بازگردد زیاد است.

مطابق با نقشه عبدالرزاق مهندس بغایری که در سال ۱۳۲۸ه.ق ترسیم شده دسترسی به مجید آباد از طریق جاده دماوند یا همان جاده کاروان  روی مازندران صورت می گرفته است.

دکتر منوچهر ستوده نیز درباره قریه مجید آباد این گونه عنوان می‌کند: مجیدآباد از شمال به قوچک و از جنوب به جاده تهران به دماوند و از غرب به اراضی تهرانپارس و قاسم اباد نو از شرق به جاده تهران به لواسان محدود می شود. دو رشته قنات بزرگ و آب فراوان دارد. یک باغ بزرگ اناری دارد. مالک مجید آباد، هرمزخان زرتشتی است. جمعیت این دهکده ۶۲ نفر مرد و ۴۴ نفر زن است.

گفته می‌شود که عمارت قاجاری داخل باغ مجیدآباد لطفعلی خان امیر مفخم در دوران مالکیتش بر این باغ، برای سکونت خود ساخته است. با این حال شواهد باستان شناسی به دست آمده در حین مرمت این بنا حاکی از آن است که این عمارت در طی چند مرحله ساختمانی تکمیل شده و احتمالا تاریخ اولیه احداث آن به پیش از امیر مفخم باز می‌گردد.

پس از امیرمفخم، مجیدآباد به فرزندش ابوالقاسم خان بختیار می‌رسد. بنا به قولی مدتی بعد از استعفای قوام‌السلطنه در سال ۱۳۲۶، ابوالقاسم خان نیز معزول و خانه نشین شد. ابوالقاسم خان بختیاری در سن ۴۱ یا ۴۲ سالگی در تاریخ ۱۵ شهریور سال ۱۳۳۵ شمسی در تهران درگذشت و در محوطه امامزاده شاه عبدالعظیم در شهرری به خاک سپرده شد.

زمانی که ابوالقاسم بختیار، تصمیم به فروش مجید آباد می‌گیرد، با درج آگهی در روزنامه قصد فروش آن را اعلام می‌کند. در آن زمان هرمز آرش برای خرید این منطقه اعلام آمادگی می کند. بنا بر مطالعات صورت گرفته، سند اراضی مجید آباد به نام بی‌بی عظیمه همسر ابوالقاسم خان بوده است. این اراضی که بر اساس نقشه برداری انجام شده، ۳۶ میلیون متر مربع بود، طی دو مرحله به نام هرمز آرش و پری آگاهی آرش (هر کدام سه دانگ) انتقال می دهد و به این ترتیب مجید آباد وارد مرحله جدیدی از تحولات خود می شود.

هرمز آرش کیست؟

هرمز آرش فرزند تیرانداز متولد روستای خیرآباد یزد است که پس از پشت سر گذاشتن دوران نوجوانی بنا به گفته خود با سرمایه ای کمتر از ۵۰ تومان عازم هندوستان می شود و فعالیت کاری خود را در آنجا شروع کرده و در این راه با موفقیت مواجه می شود. در همانجا با دختر دایی خود، پری بانو آگاهی فرزند گشتاسب ازدواج می کند. حاصل این ازدواج سه دختر به نام های زرین، دلنواز و یاسمین و دو پسر به نام های روئین تن و تهمتن است.

پس از خرید اراضی، ارباب هرمز تصمیم به آبادانی و شهرسازی در آن می گیرد که مقرر شده این کار توسط “ارباب وفادار تفتی” انجام شود و هرمز آرش و همسرش وکالت تام به ارباب وفادار تفتی می‌دهند. وی با همکاری برادر همسرش ارباب رستم دینیار مرزبن گروهی از مهندسان را برای انجام کارهای زیرساختی نظیر نقشه برداری، تسطیح، خیابان کشی، ساخت مخازن آب و برپایی کارخانه برق و مرکز مخابراتی به کار دعوت کرد. ارباب هرمز آرش در حد فاصل سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۴ عضویت انجمن زرتشتیان تهران را برعهده داشت و در زمان ریاست ارباب رستم گیو بر این انجمن، به عضویت هیئت مدیره آن در می آید.

وی در سال ۱۳۵۱ درگذشت و سرپرستی املاک او را تهمتن آرش برعهده گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ او و خانواده‌اش ایران را ترک کردند و املاک خانواده آرش بدون سرپرست رها شد و دولت سرپرستی این زمین‌ها را به عهده گرفت. بخشی از این اراضی به اداره برق و بخشی از آن به آموزش و پرورش داده شد. در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی زمین های باقی مانده به پارک تبدیل شد و به نام بوستان پلیس با مساحت ۴۲۰۰۰ متر مربع در اختیار عموم مردم قرار دارد.

باغ و عمارت مجیدآباد (ارباب هرمز)

متاسفانه در منابع تاریخی مرتبط با شهر تهران، اطلاعات چندانی در مورد باغ مجید آباد و عمارت آن به چشم نمی خورد و در بیشتر موارد تنها به نام مجید آباد اشاره شده است. با این حال، عکس هوایی سال ۱۳۳۵ شواهد بسیار جالبی را در خصوص ساختار کالبدی این باغ در دوره پهلوی در اختیار می‌گذارد. با دقت در طرح کلی باغ مجیدآباد، می‌توان دو بخش اصلی را در آن تشخیص داد که شامل باغ و قسمت مسکونی می‌شود. در عکس سال ۱۳۳۵، باغ تا حدودی فاقد یک شکل هندسی منظم و راست گوشه به نظر می‌رسد. این مسئله را تا حدودی می‌توان ناشی از تغییراتی دانست که در دوره مالکیت هرمز آرش در باغ ایجاد می شود.

قرارگیری باغ مجید آباد در کوهپایه‌های جنوبی البرز نیز سبب شده است تا این باغ از یک شیب طبیعی شمالی –جنوبی برخوردار باشد. شکل این باغ متاثر از بستر قرارگیری آن بوده و وجود عوارض جغرافیایی به صورت تپه‌هایی با شیب زیاد همراه با بقایای یک قلعه قدیمی در بخش های شمالی و شرقی و وجود یک مسیل در بخش غربی آن باعث شده است تا باغ مجید آباد فاقد ساختار راست گوشه معمول باشد.

کوشک میانی؛ گویا مجید آباد اقامتگاه تابستانی هرمز آرش بوده و وی زمستان ها را در هندوستان اقامت داشته است. خانه مسکونی امیرمفخم و دیگر مالکین قبل از وی نیز در داخل شهر تهران قرار داشته است و احتمالا آنها نیز تنها در فصول گرم سال در این باغ اقامت داشته اند؛ با این حال، باید به این نکته توجه داشت که عمارت مجید آباد یا همان عمارت ارباب هرمز، به نوعی بخش بیرونی باغ محسوب می شده و محلی برای پذیرایی از میهمان ها و مراجعین خاص بوده است. این عمارت، بنایی دو طبقه با پوشش شیروانی است و سبک معماری آن همانند بسیاری از بناها اواخر دوره قاجار، ترکیبی از معماری نئوکلاسیک اروپایی با معماری ایرانی دوران قاجار است. با توجه به اطلاعات موجود از بنا و ارزیابی های صورت گرفته اقدام به بازسازی پلان اولیه بنا شد و نهایتا، بررسی ها ۴ دوره تاریخی مشخص را در شکل گیری بنا متمایز نمود که به ترتیب زمانی عبارت اند از:

۱.مرحله شکل گیری (حد فاصل عصر ناصری تا اواخر قاجار)؛ در خصوص شکل اولیه بنا هیچ سند متقنی در دست نیست و تنها باید برمبنای شواهد موجود و با اتکا به سبک شناسی معماری، نسبت به شکل اولیه آن اظهار نظر کرد. طی بررسی های صورت گرفته و در طول گمانه‌زنی‌های پروژه، مقداری  کاشی شکسته و تزئینی همراه با نخاله ساختمانی در لایه‌های زیرین بنا یافت شد. حجم کاشی به دست آمده، به میزانی نبود که بتوان آن را برای اثر وجه قالب تزئینی دانست.

همچنین دوره ساخت بنا و موقعیت قرارگیری آن نیز موید این نکته است که اثر نمی تواند واجد تزئینات فاخری از این دست باشد. از سوی دیگر وجود یک بنای اربابی و قدیمی در بخش شمالی روستای مجید آباد (بر اساس احتمالات و برداشت مولفان)، گویای این نکته است که کاربری این بنا تنها  به صورت فصلی بوده و عمدتا در فصول گرم سال از آن بهره می برده اند. آنچه در بررسی شواهد بنا بدست آمد، گویای آن بود که ساختار اولیه مساحت محدودتری داشته و عدم انطباق دیوارهای فوقانی و تحتانی در ضلع جنوبی، این شبهه را ایجاد می کند که شاید بنای اصلی در یک طبقه ساخته شده بود. با این حال، باید در ذهن داشت که نمی توان بر اساس این اسناد محدود حکمی قطعی در خصوص ساختار اولیه اثر صادر کرد و تنها می تواند احتمالاتی را که به ذهن می رسد، با احتیاط به رسم درآورد تا دیگر افرادی که شاید فرصت دستیابی به مستندات اصلی که در حین پروژه به دست آمده را ندارند، قادر به درک شرایط اولیه بوده و تحلیل خود را ارادئه کنند.

۲. معماری باغ – کوشک (حداقل اواخر قاجار تا اواخر پهلوی اول)؛ آغاز دومین مرحله از تحولات کالبدی اثر، متعلق به زمانی است که مالکیت اثر به لطفعلی خان امیر مفخم انتقال می یابد، برای درک تاثیر حضر این فرد در بنا، لازم است تا ۲ مقوله مجزا را مورد توجه قرار داد، نخست، زمان تملک این فرد است که به هر حال باید تاثیر بازه زمانی تغییرات روی طرح اثر را مد نظر داشت؛ به بیانی دیگر، مقوله سبک شناسی از لحاظ زمان شکل گیری ساختار به عنوان امری جداگانه نباید از نظر دور باشد. به عنوان دومین مقوله، خواستگاه مالک جدید یا ایلخان بختیاری را باید مورد توجه قرار داد. در حقیقت تاثیرپذیری سبک اثر بر مبنای الگوی مورد توجه گروه خاصی از جامعه عصر قاجار در اینجا مورد نظر است.

چارچوب کالبدی بنا  در این مرحله از حیات آن، محدود به فضای حد فاصل دیوار انتهایی دو برج کناری بوده و بخش های جانبی در مراحل بعدی به بنا افزوده شده اند. معماری ساختمان، متاثر از الگوی زندگی بهره برداران اولیه آن (ایلات بختیاری) و همچنین نقش عملکردی آن به عنوان ساختمانی ییلاقی، از تعداد زیادی بازشو و فضاهای باز و متصل به یکدیگر بهره برده است که به صورت تالارهای ستون دار در همکف و فضای باز سه دری در طبقه اول قابل تشخیص است. همچنین روحیه نظامی گری مالک را می توان در معماری ویژه گوشواره ها که یادآور قلعه های نظامی بوده مشاهده کرد.

۳. معماری مسکونی؛ حد فاصل سال‌های ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۱؛ سومین مرحله از هویت کالبدی – تاریخی بنا در نتیجه تغییر مالکیت آن از اقوام بختیاری به یکی از پارسیان هند با اصالت یزدی با نام هرمز آرش شکل می گیرد. در حقیقت، عنوانی که امروز برای بنا استفاده می شود (عمارت ارباب هرمز به جای مجید آباد) حاصل همین نقل و انتقال است. تفاوت فرهنگی میان دو طایفه ایلخانی و کویری موجب شد تا مطابق با خواسته های مالک جدید و بر مبنای قواعد معماری کویری ایران، تغییراتی در بنا صورت پذیرد.

آنچه مسلم است، فارغ از افزودن دو فضای جانبی به کوشک مرکزی، جرزهای جایگزین ستون های تالار مرکزی شدند. در دوره‌ای نیز تزئینات و طاقچه های قاجاری بنا با تیغه کشی و اندود گچ پوشانده شدند. نحوه دسترسی به طبقه بالا نیز از راهروهای میانی به فضای برج‌ها و یا احداث دو راه پله رفت و برگشتی – که خود محصول معماری جدید وارداتی این عصر بود- تغییر یافت.

۴. ساختار موجود؛ پس از ۱۳۵۱ تاکنون؛ آخرین مرحله از تحولات کالبدی ساختمان در فرایندی ۴۰ ساله و در چند بخش مجزا قابل بررسی است. مطابق با برداشت های میدانی و تحلیل نقشه های تهیه شده از وضع موجود، مشخص شد که بخش الحاقی به جناح شرقی ساختمان در دوره ای فرو ریخته و مجدا با اعمال تغییراتی در پلان و تقویت جرز با افزودن قطر آن، بنا از نظر فرمی به شکل امروزی آن بدل شده است. در این دوره زمانی به واسطه تغییر مداوم سکنه و بعضا متروک ماندن بنا، برخی تخریب ها، آسیب ها و دخل و تصرفات در بنا صورت می گیرد. از این رو سیمای بنا به طور کامل دستخوش تغییر شده، علی الخصوص فضای داخلی آن – و از عمارتی مجلل، به ساختمانی عاری از هرگونه زیبایی بصری تبدیل می شود.