کرمان

تاکنون درباره تبعات خشکسالی و کم آبی روی بخش‌های مختلف کشاورزی، صنعت و تامین آب شرب کشور بارها گفته و نوشته شده است، اما آنچه امروز کارشناسان درباره آن هشدار می‌دهند گسترش دامنه این بحران به آثار تاریخی و تخریب و نابودی تدریجی این میراث باستانی است؛ مشکلی که اکنون در آثار تاریخی کرمان مشاهده می‌شود.

آثار و تبعات ناشی از خشکسالی و برداشت بیش از حد از سفره های زیرزمینی و به دنبال آن کاهش و خشک شدن آب قنات ها درحالی پدیده فرونشست زمین را در شهرهای خشک و کویری ایران به وجود آورده که کارشناسان بتازگی از آسیب باغ ها و عمارت هایی خبر می دهند که حیات آنها به دلیل کاهش سفره های زیرزمینی و خشک شدن قنات ها به خطر افتاده است. یکی از این مناطق کویری که آثار تاریخی اش اخیرا مورد تهاجم پیامدهای بی آبی قرارگرفته، استان کرمان است.

کارشناس تاریخ آب این استان در این باره به خبرگزاری میراث فرهنگی می گوید: در استان کرمان نزدیک به 1930 رشته قنات وجود دارد که تعداد قابل توجهی از این قنات ها به دلیل قرار گرفتن در مسیر چاه های عمیق خشک شده است. محمد برشان می افزاید: پدیده حفر چاه به جای قنات سبب شده تا آب های زیرزمینی به طرز چشمگیری کاهش پیدا کند و آبی برای قنات باقی نماند؛ اتفاقی که به مرور زمان سبب می شود که شیب زمین در منطقه تغییر پیدا کرده و آب های سطحی به طور کامل از بین برود و فروچاله و شکاف های عمیقی در زمین پدیدار شود.

به گفته وی، وقتی قنات ها خشک و پدیده فرونشست زمین ایجاد می شود، زهکشی های درونی زمین و مرکز ثقل آب نیز از بین می رود و این اتفاق در اثر از بین رفتن قنوات ایجاد می شود. این درحالی است که در مسیر فرورفتگی های قنات ها، عمارت ها و باغ ها که حیات شان وابسته به قنات است، دچار شکاف و ترک های عمیق می شود.

آن طور که این کارشناس اعلام می کند، اکنون روند تخریب بسیاری از آثار و ابنیه تاریخی کرمان همچون بازار بزرگ، کاروانسرای محدوده بازار، مجموعه گنجعلی خان، بازار حاج آقا علی، میدان ارگ و میدان مشتاق آغاز و ترک ها و شکاف های عمیقی بر پیکره این آثار ایجاد شده است که دلیل اصلی آن نیز خشک شدن قنات های شهرآباد و بیگلربیگی است.

برشان یادآور می شود که در گذشته مدیریت قنوات به عهده مردم و میرآب بوده، اما هم اکنون جهادکشاورزی و آب منطقه ای استان وظیفه آماربرداری و تعمیر و نگهداری از قنوات را برعهده دارند. این در حالی است که سازمان میراث فرهنگی به عنوان یکی از نهادهایی که پرونده ثبت جهانی و ثبت ملی قنوات را به عهده دارد باید حفاظت از قنات ها را در دستور کار قرار دهد.

به گفته وی، پیشتر اداره میراث فرهنگی استان کرمان هشدارهایی درخصوص از بین رفتن قنات ها داده بود که این هشدار به این منجر شد که شهرداری و آب منطقه ای استان کرمان به حفر قنات بپردازند، اما این اقدامات کافی نیست و باید راه حل های جدی برای عوامل اصلی خشک شدن قنات ها پیدا کرد.

تهدید آثار تاریخی با برداشت بی رویه منابع آب

البته بحران کم آبی فقط تمدن و میراث تاریخی استان کرمان را نشانه نرفته است، بلکه هرازگاهی خبرهایی درباره تهدید و ترک خوردن اثر و ابنیه ای در منطقه ای از کشور به گوش می رسد. به طور مثال قطع و وصل شدن متناوب و سالانه آب رودخانه زاینده رود روی سازه پل های تاریخی و زیبای شهر اصفهان مانند سی و سه پل و پل خواجو که یادگارهایی بی مانند از دوران پرشکوه امپراتوری شاه عباس است، اخیرا ترک هایی را روی پایه این پل ها ایجاد کرده است. علاوه بر این کاهش سطح منابع آب زیرزمینی دشت مرودشت و فرونشست خاک در این منطقه و فرونشست زمین در یک قدمی تخت جمشید که به ایجاد شکافی به طول 150 تا 200 و عرض و عمق یک متر منجر شده است، این اثر تاریخی مربوط به دوران هخامنشی و همچنین کعبه زرتشت و نقش برجسته های نقش رستم را تهدید می کند. سازه های آبی و جهانی شوشتر نیز که نشان هنرمندی معماران ساسانی است و جز با حضور آب، معنا و مفهومی ندارد، در معرض جدی تهدید قرار دارد و اگر هرکدام از این آثار آسیب ببیند، هیچ جایگزینی نخواهد داشت.

یک کارشناس مرمت آثار تاریخی در زمینه تاثیرات کاهش یا نوسانات آبی روی آثار تاریخی مانند پل ها و آثار تاریخی می گوید: اکثر آثار تاریخی مرتبط با آب در کشور ما مانند پل های تاریخی شهر اصفهان سازه هایی با ملات آهکی است و این ملات برای قوام و دوام داشتن باید همیشه با آب در ارتباط و پیوستگی کامل باشد، یعنی نه فقط نبود آب که حتی نوسانات و کم و زیاد شدن جریان های آبی هم به این سازه ها آسیب جدی می رساند. علاوه بر این حتی سازه هایی که با دیگر ملات ها ساخته شده است و برای رسیدن به تعادل به آب نیاز ندارد هم اگر بعد از ٢٠٠ سال آب از آنها گرفته شود، دچار آسیب می شود؛ آسیب هایی که در زمره آسیب های شیمیایی قلمداد می شود و برای آثار تاریخی خطرناک است.

امین محمودزاده به تاثیر خشکسالی و قطع جریان آب بر نشست زمین زیر پای سازه های تاریخی نیز اشاره کرده و می افزاید: برخی پل های تاریخی مانند پل مشیر برازجان به دلیل این که جانمایی پایه های آن روی صخره های سنگی انجام شده با چنین مشکلی روبه رو نیست، اما پل هایی که پایه های آن در خاک بنا شده باشد، مانند پل هایی که در اصفهان روی زاینده رود ساخته شده، با قطع و وصل شدن آب امکان فرونشست پایه ها و بروز ترک در سازه آن بسیار محتمل است؛ امری که در سال های اخیر رخ داده و حتی تعداد و اندازه ترک های این پل ها بیشتر هم شده است.

مجدالدین رحیمی، دیگر کارشناس میراث فرهنگی نیز پیرامون آثار تاریخی موجود در دشت مرودشت می گوید: با حفر بی برنامه صدها حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق در دشت مرودشت برای استخراج آب از درون سفره های آب زیرزمینی، خاک این دشت فرونشست کرده است که آثار این فرونشست را به صورت واضح در پای کوهی که نقش رستم در آن واقع است می توان دید، پای این کوه زمین در برخی نقاط به عمق یک متر شکاف برداشته و هر روز این شکاف بیشتر هم می شود. خطرات این مساله برای آثار تاریخی نقش رستم و بخصوص بنای تاریخی کعبه زرتشت بسیار زیاد است به گونه ای که می تواند به ایجاد شکاف یا تخریب این بنای ٢٥٠٠ ساله منجر شود.

پروفسور عزت الله رئیسی، پژوهشگر، زمین شناس و عضو هیات علمی دانشگاه شیراز نیز پدیده نشست زمین در اطراف آثار تاریخی استان فارس بویژه تخت جمشید را تحت تاثیر فعالیت های انسانی از قبیل برداشت بی رویه آب زیرزمینی می داند و در گفت وگو با مهر می افزاید: برای پیشگیری از نشست تنها راه، جلوگیری از افت سطح آب زیرزمینی است که مستلزم مسدود کردن چاه های غیرمجاز، نصب کنتور هوشمند برای کنترل برداشت آب، افزایش راندمان آبیاری، جلوگیری از حفر چاه جدید و جلوگیری از کف شکنی چاه های موجود است.