بافت تاریخی

بافت تاریخی ابرکوه با قدمت دوره اسلامی با تایید کارشناسان میراث فرهنگی به شماره ۳۱۵۲۶ در فهرست میراث ملی قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان میراث فرهنگی، درباره بوجود آمدن و قدمت ابرکوه افسانه‌ها و داستان‌هایی نقل می‌شود که اغلب سند و مرجع علمی مقبولی ندارند ولی با توجه به آثار و ابنیه باقی‌مانده می‌توان پی به قدمت زیاد ابرکوه پی برد؛ ولی تاریخ دقیق آنرا می بایست در نوشته‌های پراکنده جستجو کرد. در کتاب «شناخت ابرکوه و قدمت آن» از قول احمدبن حسین بن علی کاتب مؤلف کتاب تاریخ جدید یزد آمده زمانی که اسکندر کثه (یزد کنونی) به عنوان زندان قرار داد (یعنی زمانی که تازه یزد را بنیان نهاد) نایبی برای خود در «ری» تعیین نمود که از ایالات ابرقو-اصفهان-اصطخر-قم خراج به نزد وی می‌فرستاد. در صورت صحت این گفته قدمت ابرکوه نه تنها از یزد بیشتر است بلکه در آن زمان هم سنگ و هم رده ایالت اصفهان و اصطخر قلمداد می‌شده.

دربارهٔ ابرکوه در نگاشته‌های قدیم سخن فراوان رفته از آنجمله: «مسالک الممالک» اصطخری، «حدود العالم من المشرق الی المغرب»، «فارسنامه» ابن بلخی، معجم البلدان» یاقوت حموی، «المسالک و الممالک» ابن خرداذبه، «اقلیم پارس» ایرج افشار، «نزهه القلوب» حمدالله مستوفی، «ٍسیاحت نامه جنوب ایران»، «فارس نامه ناصری» حاج میرزا حسن فسایی، «کتاب آثار ایران» آندره گدار، «اقلیم پارس» محمد نقی مصطفوی، «تاریخ و جغرافیای شهرستان آباده» عبدالرحیم شریف، «لغت نامه دهخدا»، «فرهنگ فارسی معین»

در کتاب آثار ایران دربارهٔ موقعیت جغرافیایی ابرکوه آمده:

ابرقو تقریباً در وسط راه استخر به یزد واقع است. بنابر روایت حمدالله مستوفی در ابتدا در پایان کوهی ساخته بوده‌اند و برکوه می‌گفتندش و بعد از آن بر صحرایی که اکنون هست این شهر کرده‌اند. شهری کوچک است. کسی که از راه سورمق یا دهبید بیاید هنوز هم در دامن کوهی سنگی، که در صحرا جا مانده‌است آثار شهر قدیم، و در کنار خرابه‌های عتیق، شهر جدید را که مستوفی اشاره می‌کند می‌بیند.

ابرقویی که در دشت واقع است از حیث آبادی شباهتی به ابرقوی عهد مغول ندارد بلکه در حقیقت میان آبادی کنونی او و ویرانه‌های اطرافش تفاوتی نیست، بنابر بعضی اقوال که بسیار محتمل هم است این شهر در حمله افغانها خراب شده‌است(۱۱۳۵ هجری) ولی علت حقیقی ویرانیش سابق بر هجوم افغانهاست. این شهر هم مثل بلاد بسیاری که پیش از این آباد و سرسبز بوده‌اند، درگذشته یا بحال نزع افتاده‌است زیرا که تنها علت عمران این بلاد وقوع در سر راه تجارتی بوده و با انحراف تجارت رشته حیات آنها منقطع شده‌است، راه معروف کاروانی عهد مغول که از خلیج فارس تا دریای سیاه کشیده بود از هرز شروع و پس از عبور کرمان و یزد و سلطانیه و تبریز به سواحل دریای سیاه می‌رسید و ادویه چین و هند و نیل سوده و مشک و صمغ و اجناس ابریشمی و بنه کرمان و یزد و شیراز و سنگهای قیمتی را که شیراز و هرمز و سلطانیه بازار عمده آن به‌شمار می‌آمد به اروپا می‌رسانید.